نجواهای شیطان :: عروة الوثقی

عروة الوثقی

عروة الوثقی

کس نیست در این شهر امـــــــــان داشته باشد
یک تبــــــــــغ نمانده که امــــــــــان داشته باشد
از چشـــــــــم تنی چنـد من افتاده ام امـــــــــــا
این عشـــــــق محـال است زیـــــان داشته باشد

شیطان میگه:خاک برسرت...!دور از جونتون...دور از جون تک تکتون...

میگه:تو آدم نمیشی...!خیلی عذر می خوام,ولی اینو میگه.

میگه:تو هیچوقت درست نمیشی...میگه:تو همونی هستی که...

تا یه جا مثلا می خوای صدقه بدی...می خوای زیر بال یه افتاده ای رو بگیری...می خوای یه جا از دین حمایت کنی...

در گوشت میگه:خجالت بکش! تو همونی هستی که اونروز فلان گناه رو انجام دادی...

به دختره اس ام اس میدی حالا می خوای بیای تو مسجد اذان بگی؟!

این کاملا پیام شیطانه...شیطان میزنه تو سر آدم...